من سگ خانه شما هستم
ایام فاطمیه - زمستان هم بود - در قم، منزل یکی از آقایان، روضه حضرت زهرا و شام دعوت بودیم، در شهرک مهدیه بود. تو راه برگشت به خانه، ماشین پیدا نکردیم، پیاده مقداری از راه را آمدیم، یک خودروی سواری خوب جلو ما ایستاد، سوارمان کرد و تا حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بُرد. بین راه مشغول صحبت با تلفن همراه بود اما مابین مکالمه مقصد را از ما پرسید و گفت: من مسافرکشم اما کرایه نمی گیرم. با آن ماشینی که داشت بعید به نظر می رسید مسافرکش باشد، شاید منظورش این بود که با ماشینم پیاده ها را برای رضای خدا سوار می کنم و کرایه نمی گیرم. موقعی که نزدیک حرم شدیم گفت: وقتی به حرم رفتی از طرف من به حضرت معصومه بگو: من سگ خانه تو هستم یا حضرت معصومه، واق واق می کنم. برای ما دعا کن. تأکید داشت که عین همین جمله را بگویم، نه کم، نه زیاد! ما را پیاده کرد و بجای کرایه ۵ صلوات هدیه به حضرت زهرا را طلب کرد. بلافاصله رو به حرم کردیم و آنچه را از ما خواست به حضرت عرضه داشتیم.
- ۰ نظر
- ۰۸ دی ۰۱ ، ۱۸:۵۳